۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

ح ر ف



پنجره ی جی تاک را می بندم
حرف هام را زده ام و تمام.
پنجره را باز می کنم
سکوت، پر می کشد
من؟ نفس می کشم
هراس، از میان نفس هام سقوط آزاد می کند
و انعکاس صدای کوفتنش بر زمین
-به یاد می آورم-
همچون نعره ای است که به خفقان نزدیکم کرده بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر