۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

در این دنیایی که تا چشم کار می کند دیوار است و دیوار است و دیوار/ و جیره بندی آفتاب/ و قحطی فرصت است/ و ترس است/ و خفگی است...


بوی گند را که با این چیزها نمی شود پاک کرد. تصور کن آدم یک دستمال تنظیف و کلی مواد شوینده عجیب و غریب گرفته باشد دستش، راه افتاده باشد، توی رختخواب، اتاق، خانه، اصلن شهری که سر تا پاش را گه گرفته. این راهش نیست جانم. راهش این است که دستت را بکِشی به دیوار و کمی از آن گه را به سر تا پات بمالی. به همین سادگی. زندگی زیبا می شود آنوقت.